راهنمای جامع برای شروع همکاری در اولین شغل برنامه نویسی
ورود به تیم برنامهنویسی؛ راهنمای جامع برای شروع همکاری در اولین شغل برنامه نویسی
مقدمه
ورود به یک شرکت نرمافزاری و شروع کار به عنوان برنامهنویس، بهویژه برای اولین بار، تجربهای مهم و گاهی پیچیده است. بسیاری از تازهواردان صرفاً تصور میکنند که وظیفهی اصلی آنها فقط کدنویسی است، اما در عمل فرآیند مچ شدن با تیم، آشنایی با ساختار پروژهها، تحویل گرفتن وظایف و درک بیزینس شرکت بخش مهمی از موفقیت حرفهای محسوب میشود. در این مقاله به صورت مرحلهبهمرحله به تشریح این فرآیند پرداخته میشود.
۱. آشنایی اولیه با تیم و محیط کار
در روزهای ابتدایی، معمولاً فرایندی به نام Onboarding انجام میشود. در این مرحله، شما با اعضای تیم آشنا میشوید، معرفی کوتاهی از پروژهها دریافت میکنید و توضیحاتی درباره ابزارها و روندهای کاری به شما داده میشود.
معمولاً یک یا چند نفر به عنوان Mentor یا راهنما برای شما در نظر گرفته میشوند.
انتظار نمیرود از همان روز اول کار سنگین به شما سپرده شود، بلکه هدف این است که بهتدریج با محیط و فرهنگ کاری آشنا شوید.
۲. آشنایی با ابزارها و فرایندهای کاری
تقریباً همهی تیمهای نرمافزاری از ابزارهای مشترکی برای مدیریت کار و ارتباط استفاده میکنند.
ابزار مدیریت تسکها مانند Jira، Trello یا Azure DevOps برای پیگیری وظایف و وضعیت پروژهها.
ابزار کنترل نسخه مانند Git و سرویسهایی مثل GitHub یا GitLab برای همکاری روی کد.
ابزارهای ارتباطی مانند Slack، Microsoft Teams یا حتی گروههای داخلی.
در این مرحله شما یاد میگیرید که هر تسک یا وظیفه در قالب یک کارت یا Issue تعریف میشود و وضعیت آن (To Do، In Progress، Done) بهروز میشود.
مدرس بهمن آبادی برای تمام برنامه نویسانی که با ایشان فرآیند یادگیری را طی می کنند این مهارتها و نکات را توضیح داده اند، همچنین در بخش از مهارت تا درآمد دوره جامع برنامه نویسی وبهم این موارد توضیح داده شده است.
۳. دریافت اولین تسکها
پس از آشنایی با ابزارها، تسکهای کوچک و ساده به شما سپرده میشود. این کار چند هدف دارد:
تمرین استفاده از فرآیند تیمی (Pull Request، Code Review و غیره).
آشنا شدن با معماری پروژه و استانداردهای کدنویسی تیم.
گرفتن بازخورد از تیم و بهبود سرعت و کیفیت کار.
در این مرحله کیفیت کد شما مهمتر از سرعت انجام کار است، زیرا نشان میدهد که شما بهدرستی الگوهای تیم را دنبال میکنید.
۴. یادگیری بیزینس و منطق پروژه
هر شرکت نرمافزاری، صرفنظر از فناوریهای مورد استفاده، روی یک بیزینس خاص کار میکند؛ مثلاً فروشگاه اینترنتی، سیستم مالی، پلتفرم آموزشی یا خدمات ابری.
برای تبدیل شدن به یک عضو مؤثر تیم، باید علاوه بر کدنویسی، منطق و نیازهای بیزینس را هم درک کنید.
این دانش معمولاً از طریق جلسات داخلی، مستندات پروژه و صحبت با اعضای تیم به دست میآید.
پرسیدن سؤالهای درست و دقیق به شما کمک میکند سریعتر به درک عمیق برسید.
۵. فرایند مچ شدن با تیم
«مچ شدن» به معنای هماهنگ شدن با سبک کاری و فرهنگ تیم است. برای این کار:
از بازخوردها استقبال کنید و در صورت لزوم روش خود را تغییر دهید.
استانداردهای کدنویسی، نامگذاری، تستنویسی و معماری پروژه را رعایت کنید.
در جلسات تیمی (Daily Standup، Planning، Retrospective) فعالانه شرکت کنید.
اگر در تسکی گیر کردید، قبل از اینکه زمان زیادی هدر برود، مشکل را با تیم در میان بگذارید.
۶. مسئولیتپذیری و رشد در پروژه
بعد از چند هفته، شما باید بتوانید تسکهای پیچیدهتر را تحویل بگیرید و بهطور مستقل روی بخشهایی از پروژه کار کنید. در این مرحله اهمیت زیادی دارد که:
برای کدی که مینویسید مستندات و توضیحات کافی بگذارید.
تستها را جدی بگیرید تا کیفیت کار بالا بماند.
بهمرور از دیگران یاد بگیرید و در عین حال دانش خود را نیز به اشتراک بگذارید.
۷. تسلط تدریجی بر پروژه و بیزینس
تسلط یافتن بر بیزینس شرکت معمولاً چند ماه زمان میبرد. شما باید بتوانید:
تسکهای جدید را با درک عمیق از بیزینس تحلیل کنید.
پیشنهادهایی برای بهبود فرآیندها و کد ارائه دهید.
بهعنوان فردی که تیم میتواند روی او حساب کند، شناخته شوید.
جمعبندی
اولین تجربه کاری در یک شرکت نرمافزاری صرفاً به معنای نوشتن کد نیست، بلکه شامل یادگیری ابزارها، درک فرآیندهای تیمی، هماهنگی با فرهنگ سازمان و تسلط بر منطق بیزینس است. مسیر موفقیت در این مرحله به توانایی شما در پرسیدن سؤالهای درست، پذیرش بازخورد، همکاری سازنده و داشتن ذهن باز برای یادگیری بستگی دارد.
این فرآیند اگرچه ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما به شما کمک میکند پایههای محکمی برای مسیر حرفهای آینده خود بسازید.